کارگروه الگوی پیشرفت اسلامی- شهرقم

کار گروه شهید آیت الله مرتضی مطهری

کارگروه الگوی پیشرفت اسلامی- شهرقم

کار گروه شهید آیت الله مرتضی مطهری

کارگروه الگوی پیشرفت اسلامی- شهرقم

کارگروه الگوی پیشرفت اسلامی شهر مقدس قم (کارگروه آیت شهید مرتضی مطهری) اولین نشست رسمی خود را در تاریخ 14 تیرماه 1392 با همکاری کارگروه شهیدآیت الله مفتح در پردیسان برگزار نمود
این کارگروه در کنار سایر کارگروه های الگوی پیشرفت اسلامی به عنوان زیر مجموعه های شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی مشغول به فعالیت می باشد.

طبقه بندی موضوعی

بسم الله الرحمن الرحیم

حجّت الاسلام کشوری: با اولین جلسه مباحثه سلسله جلسات کمیته تئوریزه کردن انقلاب اسلامی با موضوع مفهوم اسلامیّت در فرهنگ عمومی در خدمت عزیزان هستیم.

روال کار به این شکل است که جلسه پژوهشی بر مبنای استخراج نظام سئوالات از جلسه قبل برگزار شود. لذا سعی می‏شود طی این یک ساعتی که تا شروع جلسه پژوهشی وقت داریم گزارش جلسه قبل را مورد مباحثه قرار دهیم و اگر نسبت به مباحث جلسه قبل سئوالاتی وجود داشت و در جلسه مباحثه امروز جواب نگرفتید نظام سئوالات را به جلسه پژوهشی خواهیم برد و از استاد پرسیده خواهد شد.

خلاصه جلسه قبل که از متن آن استخراج شده است خدمت شما ارائه شد و می‏توانیم بر اساس آن جلسه مباحثه را شروع کنیم.

نکته‏ای که راجع به این سلسله جلسات مطرح است اینست که شأن نزول این سلسله جلسات در مرکز بررسیهای استراتژیک، پاسخ به نامه جناب آقای رئیس جمهور که خطاب به نخبگان حوزه و دانشگاه و سئوال از ایشان نسبت به عرصه اقتصاد می‏باشد. نکته دوم اینکه جلسات پژوهشی در دو مرحله پیگیری می‏شود. مرحله اول اینست که بحث به صورت اجمالی در 5 جلسه برگزار می‏شود که خروجی آن مقاله‏ای در پاسخ به نامه جناب آقای دکتر احمدی‏نژاد می‏باشد.

دور دوم که 15 جلسه می‏باشد، بحث به صورت تفصیلی ارائه خواهد شد و خروجی آن یک کتاب در پاسخ به جناب آقای احمدی‏نژاد خواهد بود. به علّت اینکه روح حاکم بر نامه ایشان سئوال از اسلامیّت موضوعات مختلف مانند اسلامیّتِ اقتصاد، مدل و غیره می‏باشد، در جلسه اول مفهوم اسلامیّت در فرهنگ عمومی را مورد بررسی قرار دادیم.

در جلسه گذشته این بحث مطرح شد که آیا وصف اسلامیّت در موضوعات اجتماعی جاری می‏شود یا اینکه فقط راجع به موضوعات فردی است؟ طبیعتاً اگر در بررسیهای علمی به این نتیجه برسیم که مفهوم اسلامیّت، مفهومی ناظر به ارتباط فرد با خداست نتیجه آن خواهد بود که نمی‏توانیم اسلامیّت را به موضوعات و مفاهیم اجتماعی اضافه کنیم.

به عنوان مثال اگر مدل اسلامی می‏گوییم، مدل یک مقوله اجتماعی است لذا قبل از آنکه مدل را به وصف اسلامیّت اضافه کنیم، باید اثبات کنیم که وصف اسلامیّت در موضوعات اجتماعی جاری می‏شود یا خیر؟ زمانی که این موضوع به اثبات رسید و با نخبگان به تفاهم رسید، سپس می‏توانیم بحث کنیم که اسلامیّت در موضوعات اجتماعی چگونه تمام می‏شود.

نکته بعدی که در بحث مفروض است اینست که مفهوم اسلامیّت با مفهوم عملکرد مسلمانها متفاوت است[1]. مسلمانها به اندازه فهم خودشان مفاهیم اسلامی را هدف قرار داده‏اند و کسی منکر این مسئله نیست. امّا گاه می‏گوییم یک مسلمان سعی می‏کند اهداف اسلامی را تحقق ببخشد که در این 30 سال انقلاب اسلامی، اتفاق افتاده است و یک بار می‏گوییم چگونه می‏شود یک موضوع را به اسلام نسبت داد.

آیا اگر کسی شهادتین بگوید یا کسی که بسیجی یا هیئتی است و نسبت به موضوعی اظهار نظر کند، نسبت آن اظهار نظر با اسلام تمام می‏شود؟ یا اینکه نسبت دادن یک موضوع به اسلام یک فرآیند علمی دارد؟ اگر در این جلسات دقت کنیم مهره اصلی بحث معلوم می‏شود و هنگامی راجع به یک موضوع بحث شود، معلوم می‏شود که باید راجع به چگونگی استناد آن به اسلام بحث شود.

لذا قرار نیست در مورد اینکه آیا مسلمانها در جمهوری اسلامی خواسته‏اند اسلام را محقق کنند یا خیر بحث شود، بلکه در این 30 سال که از انقلاب گذشته حتماً همه مسئولان این مطلب را خواسته‏اند. امّا بحث روی اینست که چگونه در روش تحقیق می‏شود یک موضوع را به اسلام نسبت داد.

مفهوم اسلامیتی که در گذشته مورد نظر بوده این است که یک مسلمان با نیت قربةً الی الله کار پژوهشی انجام دهد و یا مثلاً در اول جلسه قرآن خوانده شود و یا چهار جمله از مقام معظم رهبری در آن موضوع نقل شده و بالای جزوه یا کتاب چاپ کنند[2]. امّا در شیوه برنامه‏ریزی، روشهای دکارتی را به کارگیری کرده و جلو می‏روند. این مقدّمه مطرح شد تا وارد مباحثه فهرست اصلی بحث شویم. پس اینکه چگونه نسبت یک موضوع با اسلام تمام می‏شود در این 5 جلسه در سطح فرهنگ عمومی مورد بررسی و گفتگو قرار می‏گیرد. نسبت دادن یک موضوع به اسلام در سه سطح قابل بررسی است؛ یک سطح اینست که عامه مردم بفهمند چگونه بفهمند یک موضوع اسلامی یا غیر اسلامی است، سطح دوم بحث آن است که متخصّصین بفهمند چگونه یک موضوعی نسبتش با اسلام تمام می‏شود، سطح سوّم هم این است که آکادمیسین‏ها متوجه شوند که نسبت یک موضوع با اسلام تمام می‏شود.

در این دوره، بحث در سطح فرهنگ عمومی بحث می‏شود که چگونه یک موضوع را به اسلام نسبت دهیم. به همین غرض حجت الاسلام صدوق  هفت عنوان در جلسه قبل مطرح کردند که اینک این هفت عنوان مورد مباحثه قرار می‏گیرد و اگر نسبت به فهم این عناوین یا تلائم آنها سئوالی داشتید بفرمایید تا نظام سئوالات خدمت حضرت استاد ارائه شده و ایشان اگر صلاح دانستند پاسخ دهند.

اولین عنوانی که باید مباحثه شود عبارت است از اینکه اسلامیّت یک موضوع با نسبت داشتن یک موضوع با مسلمانان متفاوت است. ایشان ذیل این فهرست مفهوم اجتهاد را بحث کرده‏ و فرمودند: در دوره غیبت از طریق استنادِ عقلانی و قاعده‏مند، نسبت یک موضوع با اسلام تمام می‏شود.

بنابراین در این تعریف دو نفی مفروض گرفته شده است:

1- نفی برخورد عرفی در نسبت دادن یک موضوع به اسلام(برخورد اخباری‏گری)

2- نفی برخورد شهودی در نسبت دادن یک موضوع به اسلام یعنی ممکن است کسی بگوید دیشب هنگام نماز شب به دلم افتاد که این موضوع، موضوعی اسلامی است[3]، یا اینکه مثلاً کسی روایتی بیاورد که پیامبر وقتی کفار قریش را به اسارت گرفته ایشان گفت هر کسی که به یک مسلمان سواد خواند و نوشتن بیاموزد آزاد خواهد شد[4]. سپس از این روایت استفاده کرده و می‏گویند پیامبر با علوم کفار مخالف نیست که اینگونه برخورد با روایت را برخورد اخباری‏گری می‏نامیم، یعنی یک روایت را دیدن و بقیه روایات را ندیدن. پس اگر قائل به برخورد اجتهادی هستیم برخورد اخباری‏گری و برخورد شهودی را باید نفی کنیم. به صورت خلاصه فهرست اول بحث عبارت است از اینکه اسلامیّت یعنی اجتهاد و اجتهاد نسبت دادن عقلانی یک موضوع به اسلام است.

فهرست دوم بحث این است که اسلام آیه است و آیات به «تکوینی، تاریخی، اجتماعی» تقسیم کرده و فرمودند این آیات در 3 مقطع «حسّی، عقلانی، شهودی» تاریخ تکرار می‏شود. پس بنابر تعریف ما 9 گونه آیه داریم، آیات تکوینی، تاریخی، اجتماعی در مرحله حسّی(یعنی از هبوط حضرت آدم تا بعثت حضرت خاتم که دوره اول تاریخ است و امتحانات این دوره حسّی می‏باشد) ضرب می‏کنیم، دوباره آیات«تکوینی، تاریخی، اجتماعی» را در مرحله دوم یعنی  دوره عقلانیّت تاریخ( که امتحاننا عقلی است و از بعثت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تا ظهور حضرت ولی عصر(عج) می‏باشد) ضرب می‏کنیم، و همین کار را در مرحله شهودی تاریخ ( که از ظهور حضرت ولی عصر(عج) تا روز قیامت است و امتحانات این دوره نیست شهودی می‏باشد) تکرار می‏کنیم و این مبنای ایشان در تعریف است.

ایشان فرمودند که اسلام آیه است، آیات به تکوینی، تاریخی، اجتماعی تقسیم شده و سه قسم آیه در سه مقطع تاریخ که حسّی، عقلی و شهودی است تکرار می‏شوند، سپس می‏فرمایند که اگر بحث شود و پذیرفته شود که ما در دوره دوم تاریخ یعنی دوره عقلانیّت قرار گرفته‏ایم و این انقلاب شروع بلوغ عقلانیّت تاریخ است، لذا این نتیجه به دست می‏آید که موضوع امتحان ما حل مشکلات اصلی حوزه عقلانیّت می‏باشد، که این فهرست سوّم بحث می‏باشد.

متناسب با این بحث ایشان، سیر تاریخیِ تکامل عقلانیّت در جامعه شیعه را ارائه می‏دهند. پس در ابتدا اسلامیّت را به عقلانیت و بعد عقلانیّت را به اینکه انقلاب اسلامی ایران دوره بلوغِ آن سیر رشد عقلانیّت تاریخ است بیان نمودند که سه مرحله در رشد این عقلانیّت بیان شد که عبارت بود از:

1- مرحله نطفه (یا مرحله پیدایش) عقلانیّت در جامعه شیعه.

2- مرحله تغییرات (یا دوره کودکی) عقلانیّت در جامعه شیعه.

3-مرحله تکامل (یا دوره بلوغ) عقلانیّت در جامعه شیعه.

مرحله نطفه یا دوره پیدایش در جامعه شیعه به زمان اخباری‏های اول برمی‏گردد که در آن زمان ایشان در مقابل کسانی که می خواسند اخبار را از بین ببرند ایستادگی کردند و اخبار را حفظ نمودند(دوره حفظ سند). در مرحله بعد یعنی مرحله تغییرات یا دوره کودکی عقلانیّت که مصادف با دوره اصولی‏ها بود، اخباری‏ها مغلوب ایشان شدند که در این دوره پاسخگویی مسائل فردی و مستحدثه حاصل تلاش علماء بود.

زمانی که اصولیون بر اخباریون غلبه یافتند و مشغول پاسخگویی به مسائل فردی و مستحدثه شدند، در دنیا یک اتفاق افتاد که اثر خودش را بر جهان اسلام بر جای گذاشت که آن درگیریِ رنسانس با دنیای اسلام بود، که در اثر این حادثه دنیای اسلام دچار فروپاشی شد و در این فروپاشی و تسلّط کفار بر دنیای اسلام؛ فقهای شیعه برای حفظ هویّت جامعه اسلامی احساس تکلیف کده و در حفظ هویّت جامعه اسلامی، ذهن فقهای عظام شیعه با مباحث اجتماعی درگیر شد.

مبارزات 150 ساله فقهای عظیم‏الشأن برای حفظ هویّت اسلای جامعه شیعی منجر به تشکیل یک حکومت اسلامی توسط ایشان و به رهبری حضرت امام خمینی(ره) گردید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بطور دائم این مسأله که اگر شما بر اساس اسلام انقلاب کرده‏اید و می‏گویید دین می‏تواند جامعه را اداره کند پس باید پاسخگوی مسائل اسلامی جامعه بر مبنای دین باشید؛ دائماً تکرار شده است.

به طور مثال باید سینما، دانشگاه، هنر و ... باید اسلامی شود و آنقدر این احساس نیاز تکرار شده است که بحث مهندسی توسعه اجتماعی بر مبنای اسلام به عنوان یک گمانه در جامعه بوجود آمده است. پس آن زمانی که فقها پاسخگوی مسائل فردی و مستحدثه بودند در واقع دوران کودکی تفقه است و این دوره‏ای که به برکت انقلاب اسلامی بحث مهندسی جامعه بر مبنای اسلام مطرح شده، آغاز دوره بلوغ تفقه(عقلانیّت شیعه) است.

این سیر تکامل تخصص در دوره دوم تاریخ در جامعه شیعه می‏باشد و اگر می‏گوییم انقلاب اسلامی ایران در مرحله سوّم از دوره دوم تاریخ اتفاق افتاده است پس رسالت انقلاب به بلوغ رساندن تفقه( عقلانیّت یا تخصص) می‏باشد.

پنجمین فهرستی که مورد بحث قرار گرفته شد این بود که در مهندسی توسعه اجتماعی که باید بر مبنای اسلام باشد، ظرفیت تفقه موجود در مهندسی جامعه چقدر است؟ جمع‏بندی که ایشان فرمودند این بود که ظرفیت تفقه موجود در مهندسی جامعه، یک فعالیت‏های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی انجام می‏دهد:

فعالیت سیاسی تفقه موجود؛ اقامه‏ی عزا در ایام شهادت و وفات و برگزاری موالید در جشن‏های اهل بیت(ع) عصمت وطهارت(علیهم السلام) است. در واقع سعی می‏کنند توجه به اقامه‏ی عزا و جشن اهل بیت(ع) را به جامعه تذکر داده و آنرا تقویتو یادآوری کنند.

فعالیت فرهنگی تفقه موجود، ابلاغ را در دستور کار خود قرار داده است. فعالیت اقتصادی تفقه موجود نیز اخذ حقوق شرعی مانند خمس و زکات و ... را در دستور کار خویش قرار داده است.

البته با پیروزی انقلاب اسلامی ضرورت مهندسی توسعه اجتماعی بر مبنای دین مطرح شده است که اگر بگوییم همین ظرفیت و فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی تفقه موجود برای ایجاد این مهندسی دینی کفایت کند پس باید به زیاد شدن مراسمات عزاداری[5] بسنده کرد، و در بحث فرهنگی هم که قبلاً ابلاغ بوده حالا مثلاً آن کار بوسیله تکنولوژی و مقدورات حکومتی گسترده‏تر شود[6]، در کار اقتصادی هم به همان شکل است یعنی روابط اقتصادی مومین را بهینه می‏کند ولی اقتصاد را در سطح مدلِ برنامه‏ریزی توسعه نمی بیند.

پس تفقه موجود چنین ظرفیتی دارد و حال آنکه ما به دنبال مهندسی توسعه اجتماعی می‏باشیم. فهرست ششم جمع‏بندی از حرکت حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بود که مفهوم عینی آن به تعبیر مقام معظم رهبری مهندسی دین در دنیا یا به تعبیر مرحوم حضرت استاد(ره) سید منیرالدین مهندسی توسعه اجتماعی بر مبنای دین می‏باشد.

امّا با همین ظرفیت تفقه که داریم[7] توانسته‏ایم در الگوی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مدرنیته را دچار چالش جهانی کنیم، یعنی امروز، انقلاب اسلامی با همین ظرفیت موجود، به عنوان یک پدیده غیر قابل هضم در دنیا مطرح می‏باشد.

پس ضمن اینکه معایب کار دیده می‏شود باید محاسن کار نیز دیده و بیان شود، به عنوان مثال تا به حال نقد کردیم که ظرفیت تفقه موجود جوابگوی نیازهای انقلاب نمی‏باشد امّا اینک همین ظرفیت ضربدر ظرفیت انقلاب اسلامی( یعنی همین حرکتی که حضرت امام و بعد مقام معظم رهبری دارند) علّت ایجاد چالش برای مدرنیته در دنیا شده است.

پس ظرفیت تفقه موجود پاسخگوی مهندسی جامعه بر مبنای دین نیست. حال می‏خواهیم به سمت ایجاد ظرفیت جدید برویم که حجّت الاسلام و المسلمین صدوق فرمودند رفتن به این سمت معنای مدل می‏دهد. یعنی به آرامی در حال وارد شدن به نامه جناب آقای رئیس جمهور هستیم.

فرض کنید که می‏خواهیم مهندسی جامعه را بر مبنای دین انجام دهیم که معنای آن اینست که شما باید یک مدل اسلامی تولید کنید. سپس ایشان گزارش می‏دهند که اگر بخواهید مدلی بر مبنای دین ایجاد شود، لازم است ظرفیت عقلانیّت شیعه ارتقاء پیدا کند.

پس همانطور که از تکامل عقلانیّت گزارش دادیم[8]  اگر بخواهید جامعه را بر مبنای دین اداره کنید در دوره تمییز باید عقلانیّت شیعه را اتقاء دهید که کل فعالیتهای مرحوم استاد علاّمه سیر منیر الدین هاشمی تلاش در راستای ارتقای ظرفیت عقلانیّت شیعه قابل بحث و تفسیر می‏باشد.

در دوره دوم تاریخ تخصصها در جامعه شیعه رشد کرده و در انقلاب اسلامی با بحث اداره جامعه بر مبنای دین روبروی هستیم که موضوع امتحان ما می‏باشد. لازمه اداره دین بر مبنای دین، ارتقای عقلانیّت شیعه می‏باشد. حال اگر این تحلیل آکادمیک از فرآیند رشد جامعه شیعه پذیرفته شود، باید گفت چه کسی یک احمال برای ارتقاء عقلانیّت شیعه دارد؟

حجّت الاسلام والمسلمین صدوق می‏فرمایند آثار مرحوم علاّمه حسینی الهاشمی یک احمال در ارتقاء عقلانیّت شیعه برای پاسخگویی به این ظرفیت از خداپرستی می‏باشد. ایشان اوایل انقلاب، منطق انطباق را ساختند که در واقع این منطق توانایی دارد که اهداف نظام موضوعات تخصّصی را در هماهنگی با دین تشخیص داده و بگوید که موضوعات تخصّصی مانند بانک، صنعت، اقتصاد و ...می تواند اهداف دینی را محقق کنند یا خیر؟ این یک سطح از معنای مدل است که ایشان در اوایل انقلاب تولید کردند.

مرحله بعد فلسفه‏ای تولید شد که این فلسفه، 3 منطق به ما تحویل می‏دهد:

1- منطق حجیّت.

2- منطق معادله سازی.

3-منطق مدل اداره.

که این سه منطق آخرین محصولات فکری علاّمه سید منیرالدین هاشمی برای لجستیک فکری انقلاب اسلامی بود. در حال حاضر اگر منطق اداره جامعه(بحث مدل) را به کارگیری کنیم یک درک دیگری از مدل حاصل خواهد شد. در آخر هم جمع‏بندی مطلب چنین شد که در فضای انقلاب اسلامی و فضای امروز جامعه مطلب به 2 شکل مطرح است:

1- اسلام یعنی پاسخگویی به مسائل فردی و بیان مناسک اخلاقی، اعقتادی و فقهی افراد(این یک تعریف از اسلام)

2- اسلام به تعریف امام خمینی(ره) یعنی در مقابل موازنه جهانی که مدرنیته و استکبار ایجاد کرده بتوانیم بر منبای مذهب جامعه را اداره کنیم. به عبارت دیگر امام خمینی(ره) تعریف اسلام را از تعریف حقوقی از اسلام(یعنی استخراج مناسک عبادت) به تعریف اعتقادی از اسلام یعنی ولایت بر زمان و مکان تغییر داده‏اند. اگر شما بخواهید بر زمان و مکان ولایت کنید و به اینکه تنها پاسخگوی مسائل فردی و مستحدثه باشد باید ظرفیت جامعه شیعه را برای توسعه دیگری با دستگاه کفر لحاظ کنید.

مدل دارای معانی متعدّدی در سطوح زیادی است که در جلسه قبل در سه مقیاس:1- تکامل اجتماعی 2- مقیاس نظام موازنه اجتماعی و 3-مدل بخش و تخصیص‏ها معنا شد. پس در یک جلسه به صورت اجمالی هم مفهوم اسلامیّت و هم مفهوم اسلام را معنی کرده و سیر تکامل تخصصها و هم مفهوم مدل را بررسی کردیم.

لذا وقتی که می‏گوییم مدل اسلامی، معنایش ابزار ولایت بر زمان و مکان برای مهندسی جامعه است. کل بحث در یک جلسه مطرح شد و در چهار جلسه بعد این بحث به صورت تفصیلی شرح داده خواهد شد.

اینک پیشنهاد می‏کنم اگر در رابطه با این مسئله سئوالاتی وجود دارد به یکی از این دو شکل مطرح شود که 1- روی مهره، مهره بحث، مباحثه شده و مثلاً گفته شود اسلام آیه است یعنی چه؟ یا اینکه آیات تاریخی یعنی چه؟ 2- سئوالات را در نسبت و ربط بین بحثها و مهره‏ها مطرح کنید، یعنی ربط مهره اول بحث با مهره دوم بحث چیست؟ زیرا 9 مهره بحثی وجود دارد و زمانی که ربط این مهره‏ها به یکدیگر ملاحظه شود گام دوم انقلاب، که انقلاب فرهنگی است واضح می‏شود.

در انقلاب فرهنگی ما باید پاسخگوی مدل باشیم، لذا پیشنهاد می‏کنم که شیوه دوم یعنی مباحثه روی ارتباط مهره‏های بحثی برای استخراج نظام سئوالات انتخاب شود.

حجّت الاسلام ساکی: ابتداءً خود مهره، مهره بحث مورد مباحث واقع شده و معلوم شود بهتر است، بعد از این وارد بحث از ربط بین این مهره‏ها به عمل خواهد آمد. جلسه قبل بحث شد که باید عقلانی و قاعده‏مند نسبت موضوعات را به اسلام تمام کرد.

روش برخورد با موضوعات برای نسبت دادن آنها به اسلام گاهاً عرفی می‏باشد.حال سئوال اینجاست که شاخصه اینکه با یک موضوع عرفی یا تخصّصی برخورد شده است چیست؟

حجّت الاسلام کشوری: شاخص برخورد تخصّصی و برخورد عرفی، بحثی روشی است، یعنی کسی که تخصّصی دارد، روش آن را هم دارد و توضیح می‏دهد.

حجّت الاسلام ساکی: یعنی اگر بخواهند با نیروهای خودشان در یک مجموعه کار کنند طبیعتاً یک روش دارند؟

حجّت الاسلام کشوری:خیر! روش به معنای تخصص نیست مثلاً علم اصول یک روش است و میگویند طبق قواعد علم اصول در حال استناد و اجتهاد می‏باشندیا روش تحقیق دانشگاه یک روش است نه اینکحه روش تفاهم بین دو نفر بلکه روشی که ظرفیت پذیرش آن (در صورت تقاضای جامعه) وجود داشته باشد. لذا باید قواعدشان تدوین شده و در یک مرجع علمی قابل اثبات یا به اثبات رسیده باشد.

در حال حاضر همه‏ی مراکز مفهوم تخصص را می‏فهمند، مثلاً مسأله‏ای که در فیزیک مطرح می‏شود را بر مبنای نسبیّت که تحلیل می‏کنید، برای تحلیل این مسئله روش تحلیل وجود دارد و در تحلیل به کارگیری می‏شود و همه‏ی کسانی که اهل فن هستند، این را می‏فهمند که این تحلیل با روشش به دست آمده است.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: اگر بخواهیم سئوال را دقیق‏تر کنیم باید گفته شود که اگر دانشگاه هم ادعای روش نسبت دادن یک موضوع به اسلام را داشت، چه شاخصه و ملاکی برای رد یا اثبات این ادعا هست؟

حجّت الاسلام کشوری: عیبی ندارد، باید آن روش ملاحظه و مورد بحث قرار بگیرد.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: این روش در بحث اسلامیّت جا می گیرد یا اینکه قید اسلامیّت را به آن روش اضافه کرده و می‏گوییم روشی که استناد آن روش به اسلام تمام باشد.

حجّت الاسلام کشوری:آن چیزی که حجّت الاسلام و المسلمین صدوق فرمودند عقلانیّت قاعده‏مند است که تا به حال چنین جیزی را کسی ادعا نکرده است، اگر ادعا کرد وارد دستور کار و مباحثه می‏شود.

حجّت الاسلام ساکی:اینکه کسی یا جایی ادعای عقلانیّت قاعده‏مند کند، بحث دوم است.

حجّت الاسلام کشوری: در رابطه با جامعه امروز بحث می‏کنیم.

حجّت الاسلام ساکی: الآن یک خط کش و شاخصه نیستکه بوسیله آن اندزاه گیری کنیم.

حجّت الاسلام کشوری: خط کش و شاخصه، تخصص‏ها است. الآن تخصّصی که در دانشگاه درست شده است را یک روش جدید برای نسبت دادن موضوعات به اسلام می‏دانند و معرفی می‏کنند؟ آیا اصلاً در دانشگاه چنین ادعایی هست؟ اگر چنین ادعایی بود باید بررسی شود.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: می‏گویند ما عقلانیّتی روشمند داریم.

حجّت الاسلام کشوری: من که نشنیده‏ام ولی اگر کسی چنین ادعایی کرده حاضریم با آن بحث کنیم.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: دانشگاه مدعی همین مطلب است.

حجّت الاسلام کشوری:مدعی نسبت دادن موضوعات به اسلام است؟

حجّت الاسلام مجید گودرزی: خیر مدعی روشی برای نگاه به موضوعات است.

حجّت الاسلام کشوری: این چه ربطی به موضع بحث دارد؟ وقتی می‏خواهیم موضوعی را به اسلام نسبت دهیم یک عقلانیّت قاعده‏مند نیاز است.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: شما فرمودید اجتهاد یعنی عقلانیّت روشمند.

حجّت الاسلام کشوری: تعریف اجتهاد عقلانیّت قاعده‏مندی که بتواند نسبت یک مسئله را به اسلام تمام کند می‏باشد.

حجّت الاسلام مجید گودرزی: پس عقلانیّت قاعده‏مند قید دارد.

حجّت الاسلام کشوری: بله.

حجّت الاسلام ساکی: در جلسه قبل اسلام را به آیه معنی شد، منشأ این تقسیم چیست؟

حجّت الاسلام کشوری: پس سئوال این است که در سطح فرهنگ عمومی چرا اسلام را به آیه معنی می‏کنید؟

آقای قاطمی: در این جلسه قرار است در سطح فرهنگ عمومی بحث کنیم؟

حجّت الاسلام کشوری: خیر! اگر در مورد جلسه قبل سئوالی دارید بفرمایید. ممکن است استاد بفرمایند که در جواب این سئوال در 150 جلسه خواهیم گفت.

آقای فاطمی: یک سری ابهامات وجود دارد مانند اینکه اصطلاحاتی مانند اینکه اسلام آیه است یعنی چه؟ یا معنای مفاهیم عقلانی چیست[9] ؟ و ... نیاز به توضیح بیشتری دارد. تلقی اینست که ایشان باید طی چند جلسه اینها را توضیح بدهند.

حجّت الاسلام کشوری: بله! همین‏طور است. الآن سئوالی که محوری بوده در همین مورد بفرمایید. توجه کنید که شأن نزول این جلسه برای پاسخ به نامه آقای دکتر احمدی‏نژاد در استنصار فکر است که از نخبگان حوزه و دانشگاه جهت رفت چالش‏هایی که در بحث عدالت و سایر مقولاتی که مورد نظر انقلاب در عرصه کارشناسی است می‏باشد. جمع‏بندی جلسه این بود که جناب آقای احمدی‏نژاد در باطن سئوالشان، سئوال از چگونگی حضور اسلام در سطح مهندسی و اداره یک جامعه است. به عبارت دیگر سئوال از چگونگی مدل اسلامی است.

پس باید دو کلمه مورد دقت واقع شده و در معنا می‏شد:

1- مدل بر مبنای خودمان

2- کلمه اسلامیّت بر مبنای مدل.

در اولین جلسه‏ی تلاش فکری برای معنی کردن این دو 9 سرفصل استخراج شد که در آن جلسه مفهوم اسلامیّت و اسلام معنی شده و سپس یک بحث فلسفه تاریخ مطرح شد و مبتنی بر آن بحث مدل معنا و طرح شد. حال می‏خواهیم که تلائم این 9 مفهوم را که پاسخگوی افکار نخبگان جامعه است یا خیر تمام کنیم. یعنی اگر با این ادبیات و فهرستِ بحث وارد شویم، می‏توانیم متفکرین جامعه را یک قدم به محتوای نامه جناب آقای احمدی‏نژاد نزدیک کنیم[10]؟

حال یک نفر پیدا شده است مدعی این روش جدید است. در یک سیر علمی که حدود 9 مرحله است سعی می‏کنیم آراء ایشان را بررسی کنیم که اگر آراء ایشان درگیر با متفکرین جامعه شد یک قدم به سمت تحقق آرمانهای انقلاب پیش می‏رویم یا نه؟

برای این که بتوان قضاوت علمی دقیق کرد، جلسه را پیاده، ویراست، فهرست زده و مبتنی بر فهرست خلاصه جلسه تدوین می‏شود و به پژوهشگران حاضر در جلسه ارائه می‏شود و بعد بر مبنای فهرست و خلاصه جلسه نظام سئوالات جلسه بعد استخراج می‏شود.

اگر ما بتوانیم با جمعی از پژوهشگران حاضر در جلسه به تفاهم علمی روی موضوع برسیم، ممکن است بتوانیم در مقیاس بالاتر هم تفاهم کنیم. ولی اگر در همین جلسه قفل شود و این مبنای فکری نتواند به سئوالات پاسخ دهد، حدس می‏زنیم که امکان کا در افق بالاتر نیست.

این جلسه دوم که حدود 10 دقیقه دیگر شروع می‏شود در واقع جلسه‏ای است که دوستان جلسه قبل را مطالعه و پیاده و ویراست و فهرست و خلاصه کرده و بررسی نموده اند یا احیاناً خارج از این جلسه مطالعات دیگری داشته‏اند تا به فهرست استاد درگیر شده که نهایتاً یا منجر به بهینه فهرست خود یا استاد شوند.

اگر ما بتوانیم فهرست بحثی‏مان را در برخورد عالمانه با پژوهشگران و فهرست‏های موجود جامعه حاکم کنیم این آیه و نشانه‏ای برای ورود به مباحث بالاتر برای کمک به انقلاب می‏باشد.

قابل پیش‏بینی می‏باشد که اگر این تفکر با این مختصات معرفتی، فلسفی وارد شود و موضوع را سرپرستی کند می‏تواند یک قدم در عرصه علمی کمک کار انقلاب باشد. البته در اینجا دو سئوال مطرح است 1- شاخص برخورد عرفی و تخصّصی چیست؟ 2- اسلام آیه است یعنی چه؟

حجّت الاسلام ساکی: تقسیم آیات به تکوینی تاریخی اجتماعی و تقسیم تاریخ به حسّی، عقلی، شهودی چیست؟

آقای فاطمی: مثلاً تعریفی که فرهنگ، سیاست، اقتصاد دارید با ارتکاز رایج فرق می‏کند.

حجّت الاسلام کشوری: مقیاس بحث اینست که یک دستگاه فکری آمده که مدعی است از صدر تا ذیل تعاریف را عوض کرده است و می‏تواند کار آمدی جدیدی ایجاد کند. این یک منظومه فکری است و نباید از یک منظومه فکری انتظار داشته باشید که بعضی از تعاریفش را از دستگاه غیر اخذ کند.

آقای فاطمی: وقتی که جلسه را مطالعه می‏کنیم متوجه می‏شویم، ولی نگرانی از اینجاست که ممکن این سطح از فهم از بحث با آنچه که استاد می‏فرمایند متفاوت باشد و تفاهم روی هوا واقع شود.

حجّت الاسلام کشوری: مشخصاً در چه قسمت از بحث سئوال دارید؟

آقای فاطمی: جلسه قبل نسبت به کارآمدی – که قبل از ورود تمدن غرب – تخصص‏هایی که در این وجود داشت یک تحلیل تاریخی ارائه شد. حال این ناشی از ناکارآمدی آن تخصص بود که قبل از ورود تمدن غرب در ایران وجود داشت یا ناشی از ورود قهر آمیز آن تمدن جدید بود؟ در آن جلسه بیشتر به آن سمت رفت که آن تمدن ناکارآمد بود.

بعضی ها معتقدند اینچنین نیست بلکه آن تمدن که از غرب آمد با قوه‏ی قهریه وارد شد یعنی از طریق سیاست وارد شد و اداره امور را به دست گرفت و یک سری مجراهای آموزشی و پژوهشی را در فرآیند آموزش و ... بست و خودش را جایگزین کرد البته از خودش کارآمدی هم نشان داد. این بحثی تاریخی است که لازم است نسبت به آن توضیح بیشتری داده شود. البته یک قاعده علمی دارد و آن اینست که چه مقدار از آن تخصص سالیان گذشته به درد می‏خورد؟

حجّت الاسلام مجید گودرزی: ایشان در جلسه قبل فرمودند که اصول فقه بر 2 اصل استوار است 1- یکی بحث حجیّت خبر 2- بحث حجیّت سیر آگاهی از اجمال به تفصیل است. تحلیل این چیست و آیا این گزارش را خود اصولیون قبول دارند.

حجّت الاسلام کشوری: اینکه قائل هستند یا خیر باید وارد بحث شویم که فکر کنم وارد 15 جلسه می‏شویم.

والسلام

 



[1] - در جلسه‏ای که امروز در مجلس شورای اسلامی در خدمت یکی از کمیسیون‏های آنجا بودیم، آقایان می‏فرمودند که ما مسلمانها 30 سال است که اهداف را در برنامه‏ریزی کشور به کار گرفته‏ایم. باید گفت همین مسئله‏ای که اینجا مطرح شد جواب این بزرگواران است.

[2] - که در همین جلسات کارگروه تعلیم و تربیت شرکت می‏کنم، مکرراً گفته می‏شود که ما جبهه رفته و جنگ دیده‏ایم و یا گفته می‏شود که ما اول جلسه قرآن می‏خوانیم یا فیشهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به تحقیقات خود اضافه می‏کنیم.

[3] - که بعضاً مشاهده می‏شود در اجتماع به این شکل با برخی از موضوعات برخورد می‏شود.

[4] - البه این را جدیداً شنیده‏ام که تا به حال آقایان علوم غربی را به این روش امضاء می‏کردند و می‏گفتند که روایت داریم که «اطلبو العلم ولو بالصین» که در این جلسه که خدمت بعضی از آقایان در مجلس بودیم آقایانبه سیره عملی پیامبر تمسک جسته و قائل به عدم جهت‏داری علوم شدند.

[5] - به عنوان مثال اگر قبل از انقلاب توجه کمتری به شهادت و وفات ائمه اطهار(علیهم السلام) بوده است سعی شود امروز حتی شهادت حضرت مسلم و جناب میثم نیز یادآوری شود

[6] -  فرضاً قبلاً ابلاغ در مسجد انجام می‏شده است ولی حالا با سایت و صدا و سیما این ابلاغ انجام می‏شود.

[7] - درست است که قائل به این هستیم که تا به حال ظرفیت تفقه موجود پاسخگوی مهندسی توسعه اجتماعی بر مبنای دین نبوده است.

[8] - به این ترتیب که یک دوره نطقه و دوره بعد دوره کودکی و در آخر هم دوره تمییز است.

[9] - مبحث عقلانی بسیار گسترده است و مباحث گوناگونی در آن‏جا داده می‏شود.

[10] - مثلاً امروز خدمت دکتر پزشکیان بودیم. ایشان از دوره وزارتشان تعریف می‏کردند و می‏گفتند که همه چیز باید علمی باشد. هر چقدر سعی کردم فضا را  عوض کنم ایشان می‏فرمودند باید حرف علمی باشد. عدالت باید علمی شود، بنده هم خیلی از معتقد به راهی که غرب رفته نیستم  که درست باشد ولی اگر شما می‏گویید روش جدیدی دارید باید به صورت علمی مطرح کنید تا فضای قضاوت علمی درست شود. ایشان می‏گفتند که ما قبلاً وزیر بوده ام الآن ط رح بهداشت خانواده را که ارائه کردم برای همی عدالت ارائه کرده ام. پس من یک درک علمی از این موضوع دارم. اگر شما هم می‏گویید یک درک دیگری دارید که اسلامی است باید ارائه کنید و عدد و آمارش را بگویید. ایشان با سلامت نقس بحث را مطرح می‏کردند و می‏گفتند اهداف و آرمانهای اسلامی را قبول دارم ولکن باید راه‏حل کمی برای آن ارائه کرد.

 

 

  • admin

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی