بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناسی مدرن قتلگاه آرمانها
آرمانهای انقلاب اسلامی برای تحقق در کارشناسی و تصمیم سازی مدرن ضرب می شوند و همانطور که بارها تأکید شده است؛ استفاده از کارشناسی سکولار به دلیل عدم تولید کارشناسی اسلامی-که امری زمان بر است- به معنای پذیرش مقطعی و اضطراری کارشناسی سکولار در دوران گذار[1] است و نباید به نام کارشناسی و فعالیت علمی به انکارِ آرمانها و ارزشهای اسلامی اقدام نمود.[2]
به عبارت دیگر کارشناسان و برنامه ریزان ما از پایگاه نگاهی بخشی به معرفی کارشناسی مدرن می پردازند و مدعی هستند که تخصص های بخشی در جامعه به ارزشها و آرمانها آسیبی نمی زند؛ این در حالی است که تخصص های بخش های مختلف همگی و به صورت یکپارچه در حال ایجاد تغییر در شاخص ها و زیر ساخت های جامعه هستند.
به عبارت دیگر تفکیک حوزه های کارشناسی از هم، خطر کارکرد یکپارچه شاخص های توسعه درایجاد بستر اجتماعی متناسب با فرهنگ مادی را نادیده می پندارد و عدم توجه به "حاکمیت نقشه جامع کارشناسی بر تخصص های بخشی" در کنار انکار تأثیر گذاری تکامل مادی در تکامل الهی از سوی حوزه های علمیه، منجر به انحلال تدریجی جهت گیری های اسلامی انقلاب در هاضمه ی تخصص های مدرن می گردد.
تغییر شاخصه های عینی زندگی اجتماعی از سوی کارشناسی سکولار، در بخش ها مختلف برای تغییر نظام حساسیت ونظام فکری و نظام رفتاری انسان ها برنامه ریزی می نماید و در راستای تحقق این شاخص ها ضرورت ساختارهای اجتماعی مدرن را تئوریزه و به پذیرش تصمیم گیران نظام می رسانند. این فرآیند تدریجی و بستر سازی غافلانه- که به معنای عدم هماهنگی نظام تصمیمات مدیریت کلان با جهت گیری های اسلامی انقلاب است- در صورت عدم توجه عمیق نهادهای انقلاب، چالش های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه اسلامی را سطحی معنا می نماید.
تحلیل فوق درموضوع پر غائله عدالت درک تطبیقی روشنی دارد. نگاه بخشی اندیش کارشناسی دانشگاه، با بزرگ نمودن مشکلاتِ بخش تولید در حال برنامه ریزی برای تغییر نگاه برنامه ریزان کشور به اولویت عدالت است. ادعای کارشناسان در واضح بودن مسیر علمی تحقق عدالت در کشورهای توسعه یافته، به معنای انکار خاستگاه دینی آرمانهای انقلاب است؛ که در هیاهوی مسائل فرعی، خود را بدون معارض پنداشته است.
بر مبنای تحلیل سکولار از چگونگی تحقق عدالت، چرخه زندگی اقتصادی بشر از ارتباط متقابل جمعیت و کیفیت تولید تبعیت می کند. بر اساس این تحلیل جمعیت برای فراهم کردن وسائل تأمین و تداوم زندگی، بخشی از نیروی انسانی خود را در اختیار فرآیند تولید قرار می دهد و ذخایر علمی و فنی جامعه در تلفیق با منابع طبیعی در دسترس، تولید خاصی را در اختیار آن جمعیت قرار می دهد. بنابراین عدالت اجتماعی در "تعادل جمعیت و تولید و کیفیت تولید و الگوی توزیع" در هر دوره تاریخی تئوریزه می گردد.
همچنانکه اشارت شد، مفهوم عدالت در این کارشناسی تابعی از فرآیند عواملِ تولید است و این به معنای تبعیت مفهوم عدالت از تعادل معیشتی است و از آنجاکه تعادل معیشتی بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی از تعادل معیشتی سنتی به تعادل رفاه تغییر یافته است، عدالت هم تابعی از دستیابی به الگوهای توسعه یافته تولید محسوب می شود.
روشن است که نظام مفاهیم فوق ثمره ای جزء القای تقدم توسعه بر عدالت ندارد.
والسلام علی من اتبع الهدی
[1] . گذار از محیط کارشناسی مدرن (متناسب با توسعه یافتگی) به کارشناسی مبتنی بر عقلانیت دین محور(متناسب با تمدن اسلامی)
[2] اگر کسى یا جریانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول کند، این انحراف است. اگر کسى بخواهد به وسیلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بیاورد، این انحراف است، این خیانت است. امام خامنه ای- 14/3/1390
نثر متن ثقیل است و فهم مطلب را مشکل میکند. ممکن است بفرمائید که زبان فلسفه اصولاُ ثقیل است و فهمیدن آن برای عامه مردم و حتی برای کسانی با تحصیلات بالا هم مشکل است. کما اینکه فلسفه اکثر فلاسفه غرب و فلسفه الهی صدرای شیرازی برای فلاسفه دیگر نوشته شده است نه مردم معمولی. آیا شما هم فقط برای فلاسفه مینویسید؟